وقت «مو را از ماست کشیدن» است(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
پرونده نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی بسته شد و کاروان ایران با کسب 54 مدال ( 13 طلا، 21 نقره و 20 برنز) و ایستادن در رده هفتم جدول به کار خود پایان داد. با نگاهی به همین جدول درمییابیم که ورزش ایران در مقایسه با تیمهای غرب آسیا مقام اول را دارا بوده و هنوز در این منطقه پیشتاز است. این در حالی است که هم از مشکلات و ضعفهای ورزش خود خبر داریم و هم میدانیم که بعضی از کشورهای منطقه در ورزش چه بریز و بپاشها و هزینههای کلانی را که اغلب جنبه «نمایش» و خودفریبی دارد و خرج «نمایش» و به اصطلاح «show off» میشود، متحمل میشوند.
البته جدول مدالها نمیتواند به طور دقیق بیانگر وضعیت ورزش یک کشور باشد چرا که مثلا میدانیم بعضی از کشورها برای حضور در این طور بازیها و سری میان سرها درآوردن و ابراز وجود، دست به جیب شده و با استخدام ورزشکارانی از کشورهای صاحب ورزش و اروپایی و آفریقایی و... مدالهایی را به نام خود ثبت میکنند و جایگاهی را به شکل کاذب در جدول به دست میآورند! استناد به جدول میتواند فقط یکی از ملاکهای ارزیابی باشد، خاصه برای کسانی که الکی خوش نیستند و قصد خودفریبی ندارند و میخواهند بر مبنای داشتهها و سرمایههای موجود، ورزش خود را از ریشه و به طور ساختاری سامان و سازمان دهند.
اینک بعد از پایان بازیهای آسیایی وقت «محاسبه» رسیده است. این کار مهمترین اقدامی است که مسئولان ورزش باید به آن مبادرت کنند. آنها باید به بررسی عملکرد و کارنامه یکایک فدراسیونهای ورزشی بپردازند تا معلوم شود که آن شعارها و وعدههایی که قبل از بازیها میدادند، چقدر عملی شده و تحقق یافته و چقدر به واقعیت نزدیک و یا از آن دور است. این کار- یعنی بررسی و حسابرسی- در واقع اولین اقدام اساسی و علمی و مؤثر است برای حضور موفقتر در دوره بعدی این بازیها. در چهار سال آینده، آن کشور و کاروانی موفقتر است و اهداف- یا بسیاری از اهداف - تعیین شده خود را محقق میسازد که از اولین روزهای پایانی این دوره وقت و زمان را به بطالت و بازی درآوردن و تعارف از دست ندهد.
الان بهترین وقت است تا فرق «دوغ» و «دوشاب» معلوم شود. باید روشن شود که هر یک از فدراسیونهای ما چهار سال گذشته را به چه کاری اشتغال داشتهاند، در پی انجام مسئولیتها یا یکسره سرگرم مشغولیتها و اتلاف وقت بودهاند. باید بررسی شود که چه کسانی و فدراسیونها و مدیرانی با فریب این و آن مقام بلند پایه و تبلیغات کاذب، برای دست انداختن مردم، «تاریخساز»ی کرده و چه کسانی با زحمت و برنامهریزی و نتایج امیدوارکننده ورزشکاران خود، از سوی مردم و کارشناسان به لقب «تاریخساز» نائل آمدهاند.
خلاصه، وقت آن است که حساب خادمان ورزش و عناصر کاربلد از فرصتطلبان آویزان کاملا جدا شود. البته نمایش و نتایج تیمها و ورزشکاران مختلف، خود گویای همه چیز است و مردم و علاقهمندان به ورزش بر این مبنا داوری و قضاوت کرده و منتظر اقدامات اصلاحی و بایسته مدیران و مسئولان ورزش کشور هستند. فرصتطلبان متاسفانه اغلب به وظیفه خود برای بررسی عملکردها و کارنامه و به اصطلاح «مو را از ماست کشیدن» به درستی و قاطعانه عمل نمیکنند، یا گرفتار رودربایستیها و تعارفات و رفیقبازیها میشوند و یا اینکه به خاطر دخالتها و اعمال نظرها و سفارش درباره مدیران رفوزه از سوی پدرخواندههای ورزش یا افرادغیر مسئول اما ذینفود در مراکز و سازمانهای مختلف، جرات رسیدگی و عمل قاطعانه پیدا نمیکنند و مسئله عدم بررسی و نظارت و رفتار و برنامهریزی بر طبق آن، یکی از چیزهایی است که ورزش مستعد ما را گرفتار و بیچاره کرده است.
به نظر ما و بسیاری از کارشناسان آنچه در «هانگژو» به گونهای مثبت برای ورزش ما چهره بست و به پای آن نوشته شد- این پنجاه و چند مدال و مقام هفتمی- بیش از آنکه حاصل برنامهریزی و کار حساب شده و هدفدار مدیران ورزش باشد- که البته در جاهایی و رشتههایی هست- بیشتر حاصل استعداد و هنر و انگیزه و غیرت ورزشکاران برومند کشور پهناور و غنی ماست.
در واقع رهاورد کاروان ورزشی ایران بیاغراق «کف» بضاعت و توان بالقوه ورزش و ورزشکاران کشورمان به حساب میآید. برای اینکه ورزش ایران به حرکت خود در جاده پیشرفت و افتخار سرعت بیشتر و شتاب منطقی بخشد
- چنانکه بارها و به کرات نوشته ایم- باید از مدیریت و مدیرانی برخوردار باشد که در حد و اندازه و هموزن شایستگیهای ذاتی و استعدادهای سرشار ورزشکاران ما باشد. مدیریت کلان ورزش باید این موضوع را جدی بگیرد و از همین حالا بدون اتلاف وقت و با تدبیر و اقتدار به فکر بازیهای آسیایی آینده باشد. ما هم مثل دیگر اهالی ورزش از امروز اقدامات و اصلاحات و تدابیر و برنامهریزی مدیران ورزش را رصد کرده و به نظاره مینشینیم تا ببینیم که درسها و عبرتهای «هانگژو» چقدر بر رفتار و سیاستهای آنان تاثیر گذاشته است.